به واسطه استفاده بیشتر مردم از اینترنت، تعداد وب سایتها در حال افزایش است. بسیاری از افراد برای پیدا کردن پاسخ سوالات خود در هر زمینهای به موتورهای جستجو مراجعه میکنند. این امر منجر به رقابت زیادی در این فضا شده است. امروزه بحث محتوای ارزشمند یکی از مهمترین مباحث است. از آنجا که محتوا در هر زمینهای مخاطبان را به هم نزدیک میکند، متأسفانه بسیاری از مردم اهمیت این موضوع را نادیده میگیرند، که میتواند منجر به عدم موفقیت آنها در موفقیت کسبوکار خود میشود. در این مقاله، هدف ما بحث کامل و جامع در مورد موضوع استراتژی محتوا و بازاریابی است. امیدواریم با مطالعه این مقاله از آژانس دیجیتال مارکتینگ پلن تو، بتوانید گامهای محکمیدر جهت رشد کسبوکار خود بردارید.
استراتژی محتوایی چیست؟
استراتژی محتوا یک مفهوم مهم در زمینه بازاریابی است که به افزایش آگاهی و جلب توجه مخاطبان نسبت به یک برند، کسبوکار یا وب سایت از طریق محتوا کمک میکند. محتوا دقیقا همان مطالبی است که توسط کارشناس محتوا تهیه و آماده میشود تا اطلاعات جامع و مفیدی در مورد یک موضوع خاص به مخاطبان ارائه شود. تمام مقالات و پستهایی که در نتایج جستجوی گوگل یا حتی زیرنویسهایی که در Instagram میخوانید مشاهده میکنید، انواع محتواهایی محسوب میشوند که نتیجه استفاده از استراتژی محتوایی صحیح است، تولید محتوای هوشمند و حرفهای نقش انکار ناپذیری در موفقیت یک کسبوکار دارد، زیرا کسب و کارها از استراتژیهای محتوا برای هموار کردن راه تبلیغات موثر و دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند. از این رو، برای تعیین استراتژی محتوای موثر خود، باید به مولفههای کلیدی برای تولید محتوای ارزشمند توجه کنید.
استراتژی محتوا به شناخت و تعریف اهداف کسبوکار شما و سپس استفاده از محتوا (در اشکال مختلف) به عنوان ابزاری برای دستیابی به این اهداف میپردازد. به عنوان مثال، یک کسبوکار با هدف افزایش فروش، هدف اصلی خود را “آگاهی از برند” مشخص میکند.”برای رسیدن به این هدف، شما باید استراتژی محتوایی خود را با تمرکز بر بهینه سازی موتور جستجو (SEO) تعریف کنید تا بتوانید وب سایت خود را در صفحه اول نتایج موتور جستجو قرار دهید و در معرض دید افراد بیشتری نمایش داده شود.
با انجام این کار، ترافیک و بازدید از وب سایت شما افزایش مییابد و منجر به رشد فروش محصولات و خدمات شما میشود. بنابراین، ایجاد و اجرای یک استراتژی محتوا به شما کمک میکند تا به راحتی با مخاطبان و مصرف کنندگان خود ارتباط برقرار کنید و در نتیجه به اهداف تجاری خود برسید. اگر محتوای مناسبی برای وب سایت یا پلتفرمهای تعاملی خود با مشتریان آماده نکنید، نمیتوانید توجه آنها را به کسبوکار و خدمات خود جلب کنید.
برای درک بهتر این موضوع، تصور کنید که میخواهید یک فروشگاه آنلاین راه اندازی کنید و محصولات خود را به صورت آنلاین بفروشید. معرفی محصولات و خدمات شما نیاز به چیزی بیش از تهیه عکس (جنبه بصری) دارد ؛ همچنین برای توصیف ویژگیها و قابلیتهای این محصولات به تولید محتوای مناسب نیاز دارد تا مشتریان بتوانند با خواندن مطالب اطلاعات بیشتری در مورد محصولات مورد نظر جمع آوری کنند و تشویق به خرید شوند. هرچه محتوای جذاب تر نوشته شود، احتمال خرید بازدید کنندگان از وب سایت شما بیشتر میشود.
تفاوت بین استراتژی محتوایی و بازاریابی محتوایی
قبل از اینکه به دنیای استراتژی محتوا و اهمیت آن برای کسب و کارهای مختلف بپردازیم، مهم است که تفاوت بین “استراتژی محتوا” و “بازاریابی محتوا” را درک کنیم.”در حالی که بسیاری از مردم از این دو اصطلاح به جای هم استفاده میکنند، مفاهیم اصلی پشت آنها در واقع کاملا متمایز هستند، بیایید کمیعمیق تر به این دو مفهوم بپردازیم.
البته، هدف از ایجاد یک استراتژی محتوا بازاریابی آن است. بیایید ببینیم که این دو مفهوم چگونه متفاوت هستند و کجا با هم همپوشانی دارند.
استراتژی محتوا بر روی تصویر و هدف بزرگ تمرکز دارد: استراتژی محتوا به جزئیات پیچیده و تفاوتهای ظریف ایجاد محتوا، مدیریت، آرشیو یا بهروز رسانی میپردازد. این رویکرد استراتژیک محتوای تولید شده برای کاربران را به عنوان یک کل منسجم در نظر میگیرد. هدف از تدوین استراتژی محتوا کمک به برنامه ریزی برای ایجاد محتوای هدفمند و مرتبط برای مخاطبان است.
بازاریابی محتوا بر تاکتیکها و توزیع محتوای ارزشمند تمرکز دارد: بازاریابی محتوا به فرآیند عملیاتی تولید، انتخاب و انتشار محتوا اشاره دارد که با اهداف بازاریابی هماهنگ و همسو است. از فعالیتهای یک وبلاگ تا متن مورد استفاده در صفحات فرود، همه چیز تحت حوزه بازاریابی محتوا قرار میگیرد. هدف از بازاریابی محتوایی ایجاد اعتماد بین بازار هدف یک کسبوکار و برند آن یا اساسا محصولات و خدمات آن است. محتوای ایجاد شده برای اهداف بازاریابی نه تنها اطلاعات را به مخاطبان ارائه میدهد بلکه آنها را در تمام مراحل قیف فروش راهنمایی میکند. به عنوان مثال، یک استراتژیست محتوا مشکل عدم اعتماد کافی مشتریان به یک برند را شناسایی میکند و روشهایی را برای ایجاد اعتمادسازی در آنها طراحی و اجرا میکند.
چرا کسب و کارها به یک استراتژی تولید محتوا نیاز دارند؟
داشتن یک استراتژی تولید محتوا برای کسب و کارها بسیار مهم است زیرا به آنها کمک میکند تا محتوای بازاریابی وب سایت خود را به طور موثر برنامه ریزی کنند. وقتی برنامهای برای تولید و انتشار محتوای خود دارید، دقیقا میدانید که میخواهید چه کاری انجام دهید و احساس سردرگمینخواهید کرد. بدون یک استراتژی محتوایی موثر، باید هر روز راههای جدیدی برای نوشتن محتوای جذاب برای کسبوکار خود پیدا کنید و حتی برای پیدا کردن ایدههای جدید تلاش کنید. بنابراین، اگر از ابتدا مخاطبان خود را بشناسید و اهداف خود را برای تولید محتوا تعریف میکنید، میتوانید به راحتی استراتژیهای موثر را برای بخش محتوای کسبوکار خود تعیین کنید. محتوای شما اساسا چهره کسبوکار شما است و کیفیت محصولات و خدمات شما را منعکس میکند، بنابراین باید با کیفیت بالا و ارزشمند تولید و آماده شود. مخاطبان شما از طریق این محتوا با کسبوکار شما آشنا خواهند شد و هرچه جذاب تر باشد، بازخورد مثبت تری دریافت خواهید کرد.
اهمیت استراتژی محتوایی دقیق و روشن
بر اساس یک نظرسنجی اخیر توسط موسسه بازاریابی محتوا، تنها ۳۲ درصد از بازاریابان میگویند که استراتژی محتوایی مستند شده دارند. این تعداد در سالهای اخیر تغییر نکرده است. با این حال، تجربه نشان داده است بازاریابان با داشتن سند استراتژی مکتوب شده در مقایسه با سایر بازاریابان محتوایی فاقد سند محتوایی مکتوب شده، بهتر عمل میکنند. چنین موضوعی به این دلیل است که آنها یک مزیت رقابتی دارند. شما به یک استراتژی مستند نیاز دارید تا هر کاری را که در بازاریابی محتوایی انجام میدهید را در مسیر صحیح هدایت کنید تا نسبت به رقبای خود، مزیت و امتیاز کافی را به دست آورید. قدرت استراتژی محتوا فقط به سند استراتژی نهایی مکتوب شده محدود نمیشود. وقتی برندها چنین موضوعی را درک میکنند ، زمینههای کلیدی حیاتی برای موفقیت کسبوکار را مشخص میکنند:
- مشخص کردن اهداف محتوا
- درک مخاطبان هدف (خوانندگان محتواهای موردنظر)
- اجرای استراتژیکی مجموعه ای از اقدامات واضح
با توجه به همه این عوامل، جای تعجب نیست که بازاریابان که استراتژی محتوایی خود را مشخص و مکتوب میکنند، بهترین عملکرد مطلوب را به دست میآورند.
چگونه یک استراتژی محتوایی بنویسیم؟
هدف برند خود را برای بازاریابی محتوا تعریف کنید قبل از طراحی استراتژی محتوایی خوب و مناسب، لازم است با مراحل تدوین استراتژی محتوا آشنا باشید. بنابراین، باید مراحل زیر را دنبال کنید. هدف شما در تدوین برنامه بازاریابی محتوایی، آماده کردن محتوا و مشخص کردن استراتژی بازاریابی محتوایی است. قبل از برنامه ریزی، اهداف برند و کسبوکار خود را شناسایی کنید و ببینید چه چیزی میخواهید به دست آورید. به این ترتیب، شما این فرصت را خواهید داشت که بهترین استراتژی محتوایی را داشته باشید و یک تقویم محتوای خوب ایجاد کنید.
شخصیت و پرسونای مخاطب را بررسی کنید
برای داشتن برنامه و استراتژی محتوایی حرفه ای، باید مخاطبان هدف خود را به وضوح تعریف کنید. به شخصیت و سبک زندگی مخاطب هدف، پرسونا میگویند، چنین موضوعی برای کسانی که تازه شروع به کار کرده اند اهمیت زیادی دارد. با شناخت مخاطبان هدف خود، میتوانید محتوای مرتبط تر و ارزشمندتری تولید کنید که باعث میشود مخاطبان شما آن را بخوانند و مشتری شوند.
اگر بازاریاب محتوایی با تجربه هستید، ممکن است هدف خود را پس از مدتی تغییر دهید، این که آیا میخواهید گروه جدید از افراد را مورد هدف خود قرار دهید یا بازار هدف فعلی خود را گسترش دهید یا همان مخاطبان هدف را حفظ کنید، بازنگری پرسونای مخاطب هدف از طریق انجام تحقیقات بازار در هر سال، به رشد مخاطبان شما کمک میکند.
ممیزی محتوا را تعریف و اجرا کنید
اکثر برندها کار خود را با نوشتن پستهای وبلاگ و انتشار آنها شروع میکنند. اگر میخواهید در فرمتهای مختلف محتواییسرمایه گذاری کنید، میتوانید یک ممیزی محتوا را برای ارزیابی محتوای براساس اثربخشی بالا و کم خود انجام دهید. به طور خلاصه، ممیزی محتوا به فرآیند تهیه، سازماندهی و تجزیهوتحلیل تمام پستهای وبلاگ اشاره دارد. از طریق این فرآیند، متوجه خواهید شد که محتوای قدیمیشما باید ادغام، حذف یا به روز شود. به عبارت دیگر با ارزیابیهای صورت گرفته شده میتوانید نقاط قوت و ضعف محتوایی خود را شناسایی کرده و اهداف جدیدی تعیین کنید. اکنون زمان مناسبی است که اهداف تیم محتوای خود را با سایر اهداف سازمان خود هماهنگ کنید.
در هر مرحله ای که هستید، ممیزی محتوا به شما کمک میکند تا تعیین کنید که چه چیزی با مخاطبان شما همخوانی دارد، شکافهای محتوایی خود را شناسایی کرده و ایدههای محتوایی گذشته را با خلاقیت جدید بهروز کنید.
یک سیستم مدیریت محتوایی خوب انتخاب کنید
بخشهای حیاتی سیستم مدیریت محتوا شامل ایجاد، انتشار و تجزیهوتحلیل محتوا است. با استفاده از یک سیستم مدیریت محتوا (CMS)، میتوانید محتوای خود را به روشی آسان ایجاد، مدیریت و ردیابی کنید.
یکی از CMSهای محبوب در حال حاضر وردپرس است که میتوانید از آن برای انتشار و مدیریت محتوای خود استفاده کنید.
در مورد نوع محتوایی که میخواهید منتشر کنید تصمیم بگیرید
بفهمید که چه نوع محتوایی میخواهید بر اساس ترجیح مخاطبان و اهداف خود منتشر کنید، یکی از رایجترین تکنیکها در این مرحله استفاده از مدل خوشه محتوایی است.
” محتوای پیلار” محتوای اصلی است که شما بر اساس ایدههای اصلی ایجاد میکنید. این دسته از مقالات در واقع ستونهایی برای” محتواهای کلاستر یا خوشهای ” هستند که ایدههای خاص تر و جزئیتری را پوشش میدهند. استفاده از این مدل به ایجاد نظم بیشتر در فرآیند ایجاد محتوا کمک میکند و موجب میشود همه موضوعات مربوط به یک حوزه محتوایی، را پوشش دهید. برای رسیدن به یک استراتژی محتوایی موثر، باید ابتدا نوع محتوایی را که میخواهید ایجاد کنید تعیین کنید. سپس، پلتفرم مناسب برای به اشتراکگذاری محتوای خود انتخاب کنید، یک شرط مهم در انتخاب پلت فرم مناسب، جذب مخاطبان جدید میباشد.
یک جلسه طوفان فکری راه اندازی کنید
برگزاری جلسات طوفان فکری با نویسندگان محتوای متنی و حتی گرافیست یا تدوینگر محتواهای ویدیویی، میتواند به ایجاد ایدههای جدید و همسو با اهداف و نام تجاری سازمان، کمک کند. اعضای تیم، با کمک نقشه راه مدیر بازاریابی محتوایی، میتوانند ایدههای جذابی ارائه دهد.
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) را تعیین کنید
شاخصهای کلیدی عملکرد، به شما کمک میکنند تا بفهمید محتوای شما چقدر موفق بوده است، برای پاسخ به این سوال، باید تصمیم بگیرید که بر روی کدام شاخصهای کلیدی تمرکز کنید. بسیاری از این شاخصها هنگام تعیین اهداف بازاریابی محتوایی شناسایی میشوند. انتخاب پارامترهای مناسب برای تجزیهوتحلیل دقیق اثربخشی محتوا بسیار مهم است. در ادامه به معرفی سه مورد از مهمترین شاخصهای کلیدی عملکرد میپردازیم.
ترافیک وبلاگ: ترافیک وبلاگ نشان میدهد که چه تعداد از کاربران از محتوای شما بازدید میکنند، تعداد کم بازدیدکنندگان سایت، به معنای آن است که وب سایت شما در معرض دید تعداد کمیاز مخاطبان هدف است، به عبارت دیگر، ترافیک کم نشاندهنده تعامل پایین با محتوای شما است.
نرخ تبدیل: نرخ تبدیل اقدامات انجام شده از سوی بازدید کنندگان وب سایت را اندازهگیری میکند. به عنوان مثال، ثبت نام در یک وب سایت یا خبرنامه میتواند به عنوان یک نرخ تبدیل در نظر گرفته شود.
تعامل: شما میتوانید نرخ تعامل را با نگاه کردن به دادهها مانند زمان صرف شده در وب سایت و تعداد صفحات مشاهده شده در هر بار بازدید اندازهگیری کنید.
عملکرد سئو: ردیابی رتبههای کلمات کلیدی به کار رفته در محتوا نشان میدهد که چقدر توانستهاید توجه کاربر و موتور جستجو را به محتواهای منتشر شده در سایت خود جلب کنید.
نتیجهگیری
محتوا قدرت زیادی دارد تا به طور قابل توجهی به رشد بیشتر برند شما کمک کند. اما برای استفاده از این قدرت، به یک استراتژی محتوا نیاز دارید. یک استراتژی محتوا تعیین میکند که آیا تلاشها و اقدامات شما به موفقیت ختم خواهد شد یا خیر. با مطالعه این مقاله میتوانید علاوه بر شناخت بیشتر استراتژی محتوایی، تفاوت آن را با بازاریابی محتوایی درک کنید.